جدول جو
جدول جو

معنی شن بردار - جستجوی لغت در جدول جو

شن بردار
(اَ نَ / نِ سِ)
بردارندۀ شن. حمل کننده شن و ماسه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نابردار
تصویر نابردار
ناشکیبا، بی صبر، ناچار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنج بردار
تصویر رنج بردار
آنکه رنج و سختی تحمل می کند، رنجبر، رنج برنده، برای مثال به دانش بود بی گمان زنده مرد / خنک رنج بردار پاینده مرد (فردوسی - ۷/۳۶۷)
فرهنگ فارسی عمید
(شِمْ بَ)
عمل شن بردار. ماسه برداری
لغت نامه دهخدا
(دَرْ پَ / پِ)
ناشکیبا. بی صبر، ناچار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
علم بردار فوج. (آنندراج) (از ناظم الاطباء). بیرقدار. که بیرق و رایت را حمل می کند
لغت نامه دهخدا
(شَ)
کسی که شب بیدار باشد و شب زنده دار و بی خواب و کسی که هنگام شب نخوابد. (ناظم الاطباء). شب زنده دار. (مجموعۀ مترادفات ص 221)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ زَ)
راه برنده. کنایه از پی برنده. (از یادداشت مؤلف).
- ره بردار به جای نبودن، بدان جای راه نبردن. راه نیافتن و دسترسی پیدا نکردن بدان جای
لغت نامه دهخدا
(لَ شِ کَ تَ / تِ)
رنج برنده. متحمل رنج و مشقت. زحمت کش. آنچه یا آنکه رنج و تعب را بردبار باشد:
به دانش بود بیگمان زنده مرد
خنک رنج بردار پاینده مرد.
فردوسی.
بدان تا تن رنج بردارشان
بیاساید از جنگ و پیکارشان.
فردوسی.
کجا آن حکیمان و دانندگان
همان رنج بردار خوانندگان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(لُءْ لُءْ کَ دَ / دِ)
رنگ پذیر. آنکه یا آنچه رنگ بردارد. آنکه یا آنچه رنگ بگیرد. رجوع به رنگ پذیرفتن و رنگ برداشتن و رنگ گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
(اَ صَ)
پسه بردار. خادمه که دامان بلند خاتون را گاه رفتن بدست برداشتی تا بزمین نساید
لغت نامه دهخدا
تصویری از شب بیدار
تصویر شب بیدار
شب زنده دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنج بردار
تصویر رنج بردار
متحمل رنج و مشقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنجبردار
تصویر رنجبردار
آنکه رنج برد رنج برنده، زحمتکش، کارگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد بردار
تصویر بد بردار
((بَ. بَ))
تحمل کننده بدان، کسی که سعه صدر دارد
فرهنگ فارسی معین
برادرزن، برادرخانم
فرهنگ گویش مازندرانی
برادر شوهر
فرهنگ گویش مازندرانی
برادر شوهر
فرهنگ گویش مازندرانی